سیامشق های سیامک تراکمه زاده

به من نگو که ماه در حال درخشیدن است، تلالو نور بروی شیشه های شکسته را به من نشان بده. "آنتوان چخوف"

سیامشق های سیامک تراکمه زاده

به من نگو که ماه در حال درخشیدن است، تلالو نور بروی شیشه های شکسته را به من نشان بده. "آنتوان چخوف"

زخم


زخم زننده مقاومت ناپذیر،

شگفت انگیز و پر رمز و راز است،


اسم زخم که میان بیاید، نقدا پای کسی در میان است. زن و مردش خیلی تفاوت نمیکند. زخم زننده، یا زخمی شده. به محض اینکه نام زخم به گوشمان بخورد دنبال کسی میگردیم. یافتن دلیل زخم در اولویت بعدی است. پیدا شدن نفر خودش گویای دلیل خواهد بود. این قضیه تا جایی بیخ پیدا میکند که دهخدای مرحوم در فرهنگ لغت وزینش، هیچ معنایی برای کلمه زخم نیاورده. ولی برای زخم خوردن، زخم زدن و زخم کردن دارد. او هم زخم را چیز آنچنان مهمی نمیدیده. زخم زننده و زخم شونده و دلیل این زخمی شدنها و زخمی کردنها مهمتر است. زخم خوب میشود بلاخره. ولی چه کسی زخمی کرد و چرا زخمی کرد می ماند.

همیشه خوب بودن یک اثر هنری برایم در زخمی شدن تعریف شده است. وقتی به یک اثر خوب میرسی و توقف میکنی و راهت را میکشی که بروی میبینی یک جایی از وجودت درد میکند. انگار زخمی شده باشی. راه رفتن برایت سخت میشود و گاهی ناممکن. بستگی به زخم دارد که چقدر کاری باشد. هر چه عمیق تر ، یا به قول این داستان نویسان "هرچه زخم مهلک تر" اثر هنری قوی تر. بماند که این روزها کمتر اثری پیدا میشود که بخوایی در کنارش لحظه ای درنگ کنی. زخم و زیلی شدن که جای خود دارد.

نمایشگاهی با عنوان زخم . کاری گروهی از عکاسان اصفهانی. زخم . ساده و سرراست. نه بیانه نه هیچ چیز دیگری که بخواهد تو را بپیچاند، یا قضیه را جور دیگری جلوه دهد. زخم. سابقه خوبی از این جور نمایشگاها دارم. موضوع مشترک از نگاه هنرمندان متفاوت. بیشتر هم در زمینه نقاشی و گرافیک تجربه‏های خوبی داشتم. در عکاسی چیزی ندیده بودم. فارغ از اینکه چقدر این نمایشگاه مرا سالم گذاشت تا از در گالری آپادانا بیرون بروم، خود موجودیت این نمایشگاه اتفاق خوبی بود. زخم.

ادامه مطلب ...